مقدمه:
بیماریهای مختلفی همواره صنعت طیور را مورد تهاجم قرار داده اند که از آن جمله بیماریهای تنفسی است که طیور تجاری به آنها در گیر می شوند وهمچنین از مهمترین مشکلات، صنعت مرغداریها محسوب می شود و تقریباً بیشترین هزینه درمانی نیز صرف مبارزه با این بیماری می شود.(102)از آنجائیکه عفونتهای اورنیتوباکتریوم و اینوتراکئال یک بیماری تنفسی است که به تازگی اهمیت آن درطیور مشخص شده و اولین بار در ایران دکتر بنانی و همکاران در سال 1379 ارنیتوباکتریوم راینوتراکئال آن را از طیور صنعتی کشور در بخش تشخیص بیماریهای طیور موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی جداسازی و شناسایی کردند و در مورد وقوع آن تحقیقات جامع دیگری انجام شده بود بر آن شدیم که آن را در تعدادی گله های تخمگذار و مادر در استان تهران مورد بررسی قرار داده.
عفونت ارنیتوباکتریوم راینوتراکئال یک بیماری مسری که باعث اختلالات تنفسی و مرگ و میر، کاهش رشد و عدم کاهش تولید می شود و سبب خسارات بالای اقتصادی نظیر افزایش میزان تلفات، عدم پاسخ به درمان و کاهش تولید تخم و رشد می شود.
شدت علائم بالینی بیماری و میزان تلفات این بیماری متفاوت بوده و تحت تأثیر عوامل محیطی نظیر مدیریت ضعیف، تهویه ناکافی، تراکم بالا و بهداشت ضعیف است. با توجه به پرورش متراکم و طیور صنعتی و همچنین حضور پاتوژنهای مسری متفاوت در این صنعت از اهمیت خاصی برخوردار است.
هدف:
باكتري اورنيتوباكتريوم راينوتراكئال از فوق خانواده V [1] عامل عفونت در گلههاي گوشتي، تخمگذار و مادر مي باشد. اين باكتري بصورت پاتوژن ثانويه در پي عوامل مستعد كننده محيطي، مديريتي و عفونتي و يا به تنهايي حتي به عنوان پاتوژن اوليه خسارات اقتصادي قابل توجهي را به گله هاي پرورش طيور وارد ميكند. علائم اين بيماري براحتي با بيماريهاي دیگرميكروبي و ويروسي دستگاه تنفسي طیورديگر قابل اشتباه است و علامت باليني و كالبد گشايي پاتوگنومنويك نيز ندارد.
راههاي مختلفي براي تشخيص و شناسايي اين بيماري وجود دارد. يكي از راههاي تشخيص و شناسايي مهم بيماري ارنيتوباكتريوم راينوتراكئال رديابي آنتي بادي این بیماری به روش اليزا است ضمن اينكه مي توان از اين آزمون براي پايش[2] اين بيماري نيز استفاده نمود.
از آنجا كه عليه اين بيماري در ايران واکسنی تاكنون مصرف نشده است هر تعيين مثبتي در آزمايش اليزا دليل برآلودگي و عفونت فارم با اين باكتري مي باشد. شايان ذكر است كه جداسازي و كشت عامل اين بيماري صرفاً در مراحل حاد بيماري (كه براحتي تشخيص داده نمي شود) ارزشمند است.
فرضيه:
در گله هاي تخمگذار كه با علائم كاهش بازدهي و راندمان توليد با يا بدون درگيري سيستم تنفسي بصورت پنوموني، پلورزي و التهاب كيسه هاي هوايي با اتيولوژي نامشخص مي باشد و در كالبد گشايي اكسوداي سفيد كف دار ماست مانند در كيسه هاي هوايي (عمدتاً در كيسه هاي
هوايي شكمي) بهمراه پنوموني يكطرفه وجود دارد و به درمانهاي رايج نيز معمولاً جواب نمي دهند ميتوانند درآزمون سرولوژيكي از نظر ارنيتوباكتريوم راينوتراكئال مثبت باشند.
جداسازي اورنيتو باكتريوم رينوتراكئال در كاليفرنيا از سال 1986 آغاز شد و چارلتون در سال 1990 تا 1991،14 نمونه جدا شده از بوقلمونها و جوجههاي داراي بيماري تنفسي را مشخص كرد. اورنيتو باكتريوم رينوتراكئال به عنوان عامل جراحات مشابه و باي مرغان در بوقلمونهاي با سن 23 هفتهاي در آلمان در سال 1994-1993 و در بوقلمونهاي باسن 32 هفتهاي در آمريكا در سال 1996 گزارش شده است.( 1).
در سال 1991 در آفريقاي جنوبي يك بيماري جديد تنفسي در جوجههاي گوشتي توسط دوپريز[1] مشاهده گرديد كه از آنها اورنيتو باكتريوم رينوتراكئال جدا شد (1،2،3). علائم خفيف تنفسي در حدود 28 روزگي با عطسه آغاز شد كه با افزايش مرگ و مير، كاهش رشد روزانه، افزايش ضريب تبديل غذايي همراه بود و تا پايان دوره پرورش نيز بطول انجاميد. (1،12)
در كالبد گشايي بارزترين علامت حضور اكسوداي سفيد كف آلود در كيسههاي هوايي بويژه در كيسه هاي هوايي شكمي بود، هر چند كه پنوموني نيز مشاهده شد. (13)
آزمايشهاي باكتريولوژي يك باكتري با رشد آرام، چند شكلي[2]، گرم منفي، ميله اي شكل را آشكار نمود، هر چند كه بواسطه اين تحقيقات امكان طبقه بندي اين باكتري در هيچ گونه باكتريايي شناخته شده ميسر نگرديد (13).
به دليل جداسازي دشوار، اين باكتري تا سال 1994 به درستي شناسايي و نامگذاري نشده بود. بنا به شواهد احتمال حضور باكتري اورنيتو باكتريوم رينوتراكئال در گلههاي طيور از ساليان
فرصتطلب و عامل عفونت ثانويه تلقي شده و اهميت اين باكتري ناديده گرفته شده است.(14).
در مقايسه با بيماري وباي طيور، اورنيتوباكتريوز از يك قسمت محدود سالن(آشيانه) به ساير قسمتها منتقل نميشود و واگيري و مرگ و مير آن نيز بالا نيست و به درمان تتراسايكلين هم بخوبي جواب نميدهد (14).
نوعي باكتري شبيه به ريمرلا آناتي پستي فر[1] از بوقلمونهايي كه دچار بيماري تنفسي بودند، در سال 1991 از آلمان جدا شد و در سال 1992 نيز ثابت گرديد كه باكتريهاي جدا شده از آفريقاي جنوبي از نظر خصوصيات بيوشيميايي كاملا نظير باكتري جدا شده از بوقلمونها در آلمان مي باشد (13). در سال 1992 حافظ[2] و در سال 1994 هينز[3] و وان بيك[4]گلههاي متعدد بوقلمون در آلمان و هلند را بررسي كردند و يافتههاي باليني نظير وجود ترشحات اكسودايي در بيني، عطسه، چشمهاي اشكآلود و آماس سينوس زير چشمي، همراه با تاخير در رشد را مشاهده و گزارش نمودند. همچنين آنها مشكلات ملايم تا متوسط تنفسي و مرگ و مير حاد در جوجههاي گوشتي را نيز مشاهده نمودند. در هلند عفونتهاي شبيه به عفونت پاستورلا مولتیسيدا در سنين بسيار پائين ديده شد(13). محققين توانستند ارگانيسمهاي ميلهاي گرم منفي شبيه به موارد جدا شده در آفريقاي جنوبي و آلمان و مجارستان را از بافتهاي پرندگان مبتلا جدا نمايند. (13). عفونتهاي طبيعي از 2 الي 6 هفتگي در بوقلمونها و از 2 الي 5 هفتگي در جوجههاي گوشتي
مبلغ قابل پرداخت 14,600 تومان